اما پس از ملاحظه پرسشها و پاسخهای ارائه شده در سایت مذکور عرض میشود :
البته معلوم است که عده ای با داشتن نام صوفیه این عقاید و صفات مضموم را دارند ولی این مساله این معنی را دارد که عده ای هم ندارند و بنابراین برای هر یک مدعی تصوفی باید این اتهامات ثابت شود .
به همین دلیل و برای نشان دادن تربیت دینی و برای رعایت عدم انصاف و آموزش روش علمی در سایت مورد نظر به این مساله توجه شده و کل تصوف و صوفیان را از اول تا کنون خارج از تشیع و اسلام و بلکه هر دین و مذهبی معرفی نموده و میفرماید که صوفیه و تربیت صوفیانه هیچگاه هیچ نوع خدمتی به جامعه نکرده و باعث تباهی دین و دنیا میباشد و در ادامه پس از محکوم کردن تصوف در دادگاه اجرای حکم را نیز خواستار شده و در یک جای آن متعرض دولت گردیده که شما که زور دارید چرا صوفیه را از صفحه روزگار محو نمینمایید .
در این باره چند نکته به نظر میرسد :
اولا اینکه اگر خواستیم درباره کسی چیزی بدانیم ، اول از خودش بپرسیم نه همسایه اش که با او خرده حساب دارد .
ثانیا از بررسی این پرسش و پاسخها که در موسسه علمیی تهیه شده که آدمهای زیادی را تربیت میکند ، نقد علمی و بیطرفانه و عادلانه و اخلاقی را که مطابق مسوولیت الهی و اخلاقی باشد آموختیم .
ثالثا اگر یک عده ای باشند که ما را ثقه بدانند و هرچه بگوییم بدون تحقیق قبول کنند عده زیادی هم هستند که اتفاقا هرچه بگوییم چون ما گفته ایم رد میکنند یا تا قطعا مطمئن نشوند نمیپذیرند خصوصا در این دوره که دسترسی به اطلاعات خصوصا از طریق اینترنت ملعون برای همه کس ممکن میباشد ( اگر بگذارند همینطور بنماند ) و هرکس میتواند خودش تحقیق کند .
مرتبط با نکته آخر مطالعه بخشی از نامه یکی از مشایخ سلسله گنابادی که خطاب به یکی از همین آقایان اخیرا صد سال پیشتر نوشته شده مفید میباشد . شرح :
« ... ولی شخص مسلمان تا زبان دارد و زنده است در هر جا باشد اسلام خود را ثابت می کند . و دیگر اینکه مردم این افتراها که مقدسین به ما می زنند تحقیق می کنند وقتی فهمیدند دروغ است ، دیگر هیچ اعتقادی برای کسی باقی نمی ماند بلکه اسباب دخول مردم در باب ضلالت ضالین واقعی می شود . ... »
(1)پس اعتبار هرکس به دست خودش بوده و آدم باید خودش احترام خودش را نگه دارد .
زیاده باعث گرفتاری میباشد ...
(1) متن نامه ( حدود سال ۱۳۱۲ قمری )
ارتباط : پرسش و پاسخ درباره تصوف
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر