۲۳.۲.۸۶

نمایشگاه بی حقیقت رهبران ضلالت

بیایید در سال « اتحاد ملی - انسجام اسلامی » به نمایشگاه کتاب تهران واقع در مصلا برویم جاییکه که محل گزاردن نماز در روزهایی میباشد که آن روزها نشانه وحدت بین مسلمین است مثل عید قربان و عید فطر .

از خصوصیات نمایشگاه منحصر به فرد امسال دو چیزی است که برای ما قابل توجه میباشد .
اولی اینکه انتشارات حقیقت ناشر کتب تصوف در سلسله گنابادی از شرکت در نمایشگاه محروم شده و دومی تابلوی بزرگی است که در بهترین موقعیت و در معرض دید بازدیدکنندگان نمایشگاه قرار گرفته و در آن کتب ناشری که سالهاست مطالب بیطرفانه مغرضانه علیه تصوف منتشر می کند معرفی شده است و حاوی تصاویر بزرگان صوفیه از سلاسل گوناگون خصوصا سلسله گنابادی میباشد .

چنانکه مشاهده مینمایید در سال بزرگداشت وحدت اسلامی و ملی و در جهت رونق نقد و گفتمان بین اندیشه ها در جامعه و برای رعایت عدالت بین موافقان و مخالفان تصوف در نمایشگاه کتاب با درایت و هوشمندی ابتدا ناشر کتب سلسله گنابادی که در واقع بیان کننده عقاید و مدافع آرای مطبوع خود میباشد از تعامل با مردم محروم گردیده و سپس بزرگان این سلسله که درواقع صاحبان آن عقاید و آرا میباشند با نمایش تصاویرشان در کنار اشخاص دیگر که ربطی به آنها ندارند با عنوان « رهبران ضلالت » به عموم معرفی شده اند .

نتیجه موفقیت آمیز چنین فعالیتهای هوشمندانه ای در زمینه های گوناگون علیه تصوف که در جهت تنویر افکار عمومی (1) صورت میگیرد این شده است که برای نمونه غرفه ناشر مورد نظر از بازدیدکننده و سایت جنابان پشمینه از تعامل کننده خالی میباشد .

1. ظاهرا عده ای خلق الله را به صورت گله ای از موجودات چهارپای راه راه ملاحظه مینمایند .


ارتباط : انتشارات حقیقت وابسته به سلسله گنابادی از حضور در نمایشگاه کتاب محروم شد

منو تنها نزار ! : بحث تک نفره مخالفان در نقد تصوف

با توجه به اینکه مدتی است جنابان پشمینه بسختی مشغول کشیدن بار نقد علمی و بیطرفانه علیه تصوف میباشند و درحالیکه صادقانه خواسته اند که دراویش و غیر آنها هم در آن شرکت کنند اما نمیدانند چرا نمیکنند ما عرایضی در این باب میکنیم که هرچند باعث فهم آنجنابان نخواهد بود شاید برخی دیگر را مفید افتد .

بدیهی است شخصی که نقد هرچیزی را میکند باید قبلا شرایطی را احراز کرده باشد از جمله احاطه به موضوع و نظرات مخالفان و موافقان و همچنین آگاهی از روش نقد صرف نظر از اینکه نقد چه باشد . اما مهمترین مساله قبل از همه اینها که حتی با داشتن هر دانش و تبحری بی آن کار نقادی معنی ندارد داشتن بیطرفی است وگرنه نقد چه معنی میدهد همان حرفش را میگوید که در این صورت گفته میشود نظرش را در آن باب گفته نه آنکه نقد آن چیز را نموده است .

پشمینه فوق الذکر و امثالهم وقتی میبینند طرف مقابل جواب اظهارات آنها را که به نام نقد بیان میکنند نمیدهد احساس وفور دانش و اعتلای علمی نموده و از فراز افلاک طرف مقابل را بطور نقاط ریز قابل له کردن ملاحظه مینمایند اما وقتی درباب نحوه پرسش کردن که اولین نشانه بیطرفی میباشد اعتراض میشود که پاسخ مورد نظر خودتان را در سوالات مستتر نموده اید و بهتر است به شکل پیشنهادی که به نظر بیطرفانه تر میآید پرسیده شود تا قابل بررسی از طرف موافق و مخالف باشد میفرمایند : « ... هر چند پاسخ دهنده ... خودشان می دانستند که جواب چه می شود لذا سعی نموده اند سوالها را عوض کنند » . توضیح واضحات اینکه منظور از « جواب » در جمله فوق همان پاسخ مستتر در سوال شخص نقاد است .

بدیهی میباشد ما هم اگر از فراز افلاک به طرف خود نظر میکردیم همینطوری میشدیم چون کسی را مقابل خود نمیدیدیم که بخواهد حرفی بزند و گفتمانی بشود و شادان احساس مینمودیم نظرمان بقدری مستدل میباشد که حرفی در مقابل آن نمانده که زده شود .
صد البته پیدا شدن احساسات گوناگون برای هر شخصی اشکالی ندارد خصوصا که با تناول مانند قرص مشهور اکس بی اختیار باشد اما سوال اینجاست که چه کسانی این مواد توهمزا را در اختیار جوانان قرار میدهند و باعث انحراف اخلاقی آنان میشوند ؟


ارتباط : جواب سوالات 1